راز انسان های باهوش

16 راز انسان های باهوش

راز انسان های هوشمند چیست ؟ محققان در برسی های خود به این نتیجه رسیده اند که ذهن هر انسانی معمولا هنگام روبرو شدن با مشکلات، به سوی رفتار هوشمندانه تمایل دارد و جنبه مهم انسان هوشمند آنجا نمود پیدا می کند که میداند از اطلاعات به دست آورده در طول زندگی اش چگونه بهره جوید.

در این مقاله 16 راز انسان های باهوش ذکر شده است :

1.پافشاری

2.مدیریت

3.داشتن گوش شنوا

4.انعطاف پذیری

5.شناخت کامل خود

6.دقیق بودن

7.پرس و جو کردن

8.استفاده از تجارب دیگران

9.به کارگیری صحیح زبان

10.دریافت اطلاعات از تمام حواس

11.خلاقیت و ابتکار

12.به دنبال کشف حقایق

13.ریسک کردن

14.شوخ طبع بودن

15.در تعامل با دیگران بودن

16.استمرار در یادگیری

1.پافشاری

اولین و بارزترین ویژگی افراد موفق، اصرار در به انجام رساندن کار موردنظرشان است. آنها به کاری اهتمام ورزیده و تا آن را تکمیل نکنند دست از آن نمی کشند. به راحتی ناامید و تسلیم نمی شوند. اگر مشکلی داشته باشند، می توانند به دل آن رفته و پس از بررسی، ساختار و سیستمی برای حل آن بیابند. در واقع برای حل مشکل هر نوع راه حلی را که می شناسند به کار می برند و برای اینکه متوجه شوند کدام راه حل بهتر است، شواهدی جمع می کنند وچنانچه یکی مؤثر نشد، به سراغ راه حل دیگری می روند. در واقع آنها میدانند که در طول زمان باید به حل مشکلشان بپردازند، بنابراین سعی می کنند اطلاعات مورد نیاز را مرحله به مرحله بدست آورده و به بررسی راه حل های احتمالی بپردازند.

2.مدیریت

قبل از انجام هر عملی تفکر می کنند و سعی می کنند قبل از هر چیزی طرح عملکرد، هدف یا مقصودشان در ذهن را شکل دهند و مشتاق اند مسیری را که می خواهند طی کنند، کاملا بشناسند.

در ضمن تا زمانی که درک صحیحی از راه انتخابی شان پیدا نکنند، هرگز نسبت به آن قضاوت نمی کنند. در عین حال، عواقب انتخاب خود را در ذهن تجسم می کنند. در نتیجه، با جمع بندی اطلاعات مناسب، نیازشان به آزمون و خطا کم می شود.

3.داشتن گوش شنوا

اشخاص کارآمد وقت و انرژی بسیار زیادی برای شنیدن می گذارند. برخی از روانشناسان معتقدند که توانایی شنیدن دیگران، همدردی با آنها یا درک دیدگاهشان، یکی از بارزترین شکل رفتار هوشمندانه است. این گروه می توانند عقاید دیگران را تفسیر کنند و احساساتشان را با درک ملایم و ابزارهای احساسی آنها همچون «زبان بدن» درک کنند. همچنین می توانند این احساسات و افکار را به درستی بیان کرده و بر هر نوع خودپسندی غلبه نمایند. ما غالب اوقات می گوییم و می شنویم، در حقیقت آنچه را که می خواهیم بگوییم، یکبار در ذهن خود قبل از اینکه سخن طرف مقابل تمام شود، بازگو میکنیم. بنابراین نمی توانیم صحبت های دیگران را درست بشنویم. اما یک شنونده خوب سعی می کند بفهمد که دیگران چه می گویند و حتی ممکن است با آنها به شدت مخالفت باشد، اما در عین حال در تلاش است بفهمد با چه چیزی مخالف است.

4.انعطاف پذیری

دانشمندان در مورد مغز انسان کشف مهم و حیرت انگیزی کرده اند و آن این است که مغز انسان شکل پذیر می باشد. یعنی برای باهوش تر شدن به تغییر خود می پردازد. افراد باهوش منعطف اند و می توانند در امور خود بیشترین کنترل را داشته باشند.

آنها به محض دریافت اطلاعات جدید، می توانند ذهنشان را تغییر دهند و برای حل مشکل مجموعه ای از ترفندها را به کار بندند و در انجام کارهای مورد نظرشان انعطاف بسیاری از خود نشان می دهند. همیشه روشهای نو و مبتکرانه ای ایجاد می کنند و دامنه نتایج این روش ها را در ذهن می پرورانند. ذهنشان باز است و نسبت به تغییرات براساس اطلاعات تازه ای که به دست می آورند، واکنش مناسب نشان می دهند.

5.شناخت کامل خود

درک انسان از این مسأله که چه چیزی را کاملا می داند و چه چیزی را نمی داند در نئوکورتکس مغزش رخ می دهد. در واقع، این بخش از مغز، او را قادر می سازد تا برای حل هر نوع مشکلی ترفندهای مختلف برگزیده و گامهای خود را آگاهانه بردارد. این ویژگی، از دوران کودکی، یعنی 5 سالگی شروع به فعالیت کرده و در 10،11 سالگی به شکوفایی کامل می رسد. در واقع اجزاء اصلی این درک انسانی، توسعه و رشد یک طرح، حفظ و نگهداری آن در ذهن تا زمانی مشخص و آنگاه بررسی تا لحظه تکمیل است. این ویژگی در افراد باهوش به رشد و بالندگی خود رسیده است. در واقع فرد نسبت به اعمال خود در زمینه های مختلف و آثار آن روی دیگران و محیط زندگی اش کاملا آگاه است. نقشه ها و طرح های مورد نظرش را در ذهن برای خود بازگو می کرده و نتایج اش را بررسی می کند، سپس در صورت مناسب بودن، دست به اقدام می زند. البته طبق بررسی ها،معلوم شده است که تمام بزرگسالان به این توانایی دست نمی یابند، زیرا اکثرا معتقدند وقت ندارند به تجربه هایشان فکر کنند و بدون تفکر نسبت به اعمالشان، دست به کار می شوند و معمولا نتیجه دلخواه عایدشان نمی شود.

6.دقیق بودن

افراد باهوش نسبت به درستی و دقت در امورشان ارزش قایل اند و سعی می کنند برای انجام دادن هر کاری، مهارت لازم در مورد آن کار را بدست آورند. تمام معیارهای لازم را می سنجند و سعی می کنند کارهایشان با این معیارها همخوانی داشته باشد. آنها هرگز در انجام کاری عجله نمی کنند و شتاب بی مورد از خود نشان نمی دهند.

7.پرس و جو کردن

افراد هوشمند غالب اوقات میدانند چگونه سوال کنند تا فواصل بین آنچه را که می دانند و نمی دانند، پر نمایند. پرسش کنندگان کارآمد سوال های بسیاری می پرسند تا به نتیجه دلخواه برسند. مثلا با خود می گویند: «چه اتفاقی می افتاد اگر ...؟» و پس از آن به دنبال پاسخ و علت پدیده های مختلف هستند.

8.استفاده از تجارب دیگران

افراد باهوش از تجربه های خود و دیگران چیزهای زیادی می آموزند. زمان برخورد با یک موضوع بغرنج و گیج کننده غالبا از تجربه های گذشته استفاده می کنند. این جمله را بارها می توانید از آنها بشنوید: «این موضوع مرا به یاد ....... می اندازد.» یا «این درست مثل وقتی است که من ..... ». هنگام حل مشکل جدید به سراغ دانش و تجربه های گذشته خود می روند و اطلاعات مورد نیازشان را استخراج می کنند. آنها قادرند نتیجه یک تجربه را بیرون کشیده و در شرایط تازه و نو به کار برند.

9.به کارگیری صحیح زبان

پالایش زبان در بهبود بخشیدن به ساخترهای شناختی فرد و توانایی او در نقادانه اندیشیدن نقشی اساسی ایفا میکند. زبان و اندیشه دو جزء به هم پیچیده و مانند دو طرف سکه جدانشدنی اند. گفتار پریشان حکایت از اندیشه ای پریشان دارد. بنابراین، افراد هوشمند توانای های زبانی شان را بالا می برند و در عین حال در جستوجوی ارتباط صحیح با دیگران هستند. آنها سعی می کنند از اصطلاحات مناسب استفاده کنند، اسامی را درست به کار برند و معیارهای جهانی را بشناسند. در ضمن از هر نوع کلی گویی و پیچیدگی اجتناب می ورزند. در عوض، برای توضیح مقاصدشان از تعاریف و شواهد ساده و قابل فهم بهره می جویند.

10.دریافت اطلاعات از تمام حواس

مغز ساده کننده ترین عنصر در جهان است و تمایل دارد دنیا را به اجزاء اولیه اش تبدیل کرده و به شکل ساده اش درآورد: فوتون های نوری، مولکولهای بو، امواج صوتی و ... علایم الکتروشیمیایی به تک تک سلول های مغزی ارسال می کنند و این سلول ها ، اطلاعات مربوط به خطوط، جنبش، رنگ، بو و دیگر ورودی های حسی را ذخیره می کنند. افراد هوشمند می دانند تمام اطلاعات از طریق مسیرهای حسی وارد مغز می شود و سعی می کنند حواس خود را بهبود بخشیده و مثلا با یادگیری نوعی هنر روی عملکرد ذهنی خود تاثیر بسزایی بگذارند.

11.خلاقیت و ابتکار

بشریت توانایی تولید چیزهای نو، خلاق، هوشمندانه و پر از نبوغ دارد، به شرط این که توانایی خود را شناخته و آن را گسترش دهد. فرد باهوش سعی می کند راه حل های مختلف حل یک مسئله را بفهمد و کشف کند. احتمالات گوناگون را از زاویه های مختلف بررسی نماید. حتی خود را در نقش های مختلف قرار می دهند تا به راه حل های ابتکاری دست یابند. افراد خلاق بیشتر اوقات ریسک کرده و مرزها را به کناری زده و خود را از محدودیت ها می رهانند. آنها ذاتا پر انگیزه اند و اگر کاری را شروع کنند، به دلیل اینکه عاشق زیبایی هستند، حتما آن را به اتمام می رسانند و اصولا به خاطر دریافت پاداش تلاش نمی کنند. آنها دایم به دنبال بهتر بودن، یافتن چیزهای نو، سادگی، مهارت، تکامل، زیبایی، هماهنگی و توازن هستند.

12.به دنبال کشف حقایق

افراد هوشمند نه تنها طرز تلقی «من می توانم» را دارند، بلکه احساس «من از آن لذت می برم» را به دیگران منتقل می کنند. در واقع آنها با اشتیاق هر چه تمام تر برای حل مشکل شان راه حل هایی پیدا می کنند و آنها را به دیگران هم ارائه می دهند. آنها عاشق حل معما هستند. از کشف چیزهای مختلف لذت می برند و در سراسر زندگی شان به یادگیری مشغول اند.

13.ریسک کردن

افراد انعطاف پذیر برای رفتن به آن سوی محدودیت ها بسیار مصراند. آنها چندان به دنبال آسایش و راحتی نیستند. به سادگی ریسک می کنند. البته ریسک هایشان حساب شده است و از تمامی دانش و معلومات شان بهره می جویند و تلاش می کنند عواقب کارشان را در نظر داشته باشند. اما شکست هایشان را چیزی جالب و چالش برانگیز می دانند، بنابراین چندان ترسی به دل راه نداده و همچنان به مبارزه ادامه می دهند.

14.شوخ طبع بودن

شوخ طبعی یکی دیگر از ویژگی های بشر است. خنده اثر بسیار مثبتی روی بدن دارد، ضربان قلب را تنظیم می کند و اسیژن خون را بالا می برد. طی تحقیقی، معلوم شده است که خنده روی مهارتهای تفکر چون پیش بینی، یافتن روابط جدید، تصور خلاق و ... تاثیر بسزایی دارد. افرادی که شوخ طبع اند اغلب می توانند شرایط زندگی و محیط اطرافشان را به خوبی درک کنند و از آن چیزی جالب و مناسب بسازند. آنها همیشه در هر مشکلی جنبه جالب آن را می بینند و با آرامش فکر به حل آن می پردازند.

15.در تعامل با دیگران بودن

انسان موجودی اجتماعی است. ما در کنار یکدیگر زندگی می کنیم، به حرف های هم گوش می دهیم، از یکدیگر انرژی می گیریم و با هم در تعامل هستیم. هرگاه به تنهایی مشغول کاری باشیم به سرعت خسته می شویم اما در کنار گروه، از انجام دادن آن لذت می بریم. افراد باهوش فهمیده اند که انسانها در کنار هم می توانند به قدرتی بیشتر – چه ذهنی و چه فیزیکی – دست یابند و هنگام حل مشکلات شان حتما از دیگران کمک می گیرند زیرا می دانند تنهایی عمل کردن بسیار سخت است و گروه کار موثرتری انجام خواهد داد.

16.استمرار در یادگیری

انسان های باهوش دایم در حال یادگیری اند. اعتماد به نفس آنها در ترکیب با کنجکاوی پایان ناپذیرشان نسبت به چیزهای مختلف معمولا آنها را به ابداع روش های جدید و بهتر برای زندگی هدایت می کند. آنه مشتاق پیشرفت، رشد و بالندگی، یادگیری و همیشه بهبود بخشیدن شرایط فکری و محیطی خود هستند.

ترجمه : نادیا زکالوند

تهیه و تنظیم: ناصر حشمتی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد